حق بهره‌مندی زنان و دختران آسیب دیده جسمی، ذهنی، روانی و در معرض آسیب از امکانات توان بخشی مناسب و حق بهره‌مندی از تغذیه سالم خصوصاًً در دوران بارداری و شیرده از اولویت‌های حقوق اجتماعی زنان جمهوری اسلامی ایران بوده است.

 

جایگاه زنان در بخش‌های آموزش و پرورش و پژوهش مورد توجه قانون‌گذار بوده و تحصیل در آموزش عالی تا بالاترین سطوح علمی و کسب مهارت‌ها و آموزش‌های تخصصی، حق پژوهش، تألیف، ترجمه و انتشار کتب و حضور فعال در مجامع فرهنگی و علمی داخلی و بین‌المللی برای زنان پیش‌بینی و منظور شده. حق و مسئولیت در تدوین برنامه های درسی و متون آموزشی و حق بهره‌مندی از حمایت در آثار علمی، پژوهشی زنان و گسترش مراکز تحقیقاتی با مدیریت زنان از نکات ارزنده قانونی مذکور است. حضور چشمگیر و درصد بالای زنان در دانشگاه‌ها و مراکز علمی و آموزشی حاکی از توانمندی‌های زنان دارای استعدادهای درخشان و مسئولیت آن ها در تأمین نیازهای کشور است.

 

۲ـ۲ حقوق مدنی زنان

 

زنان در چارچوب خانواده و زندگی مشترک زناشویی دارای حقوق مالی ویژه‌ای هستند پس از ازدواج زمینه‌های زندگی تحت عنوان نفقه توسط مرد به زن پرداخت می‌شود حتی اگر زن دارای شغل و حقوق مکفی باشد.

 

زنان در برابر انجام امور خانه داری و یا شیر دادن فرزند حق دریافت دستمزد از همسر را دارند.

 

حق تعیین مهریه از سوی زن در زمان وقوع عقد ازدواج و دریافت آن از همسر و هر گونه دخل و تصرف در آن از جمله پشتوانه مالی و اقتصادی زنان جامعه ایران می‌باشد.

 

۲ـ۳ حقوق زن در قانون مدنی

 

۱ـ حق زن در تعریف دارایی خود: طبق ماده ۱۱۱۸ زن دارای استقلال اقتصادی است و می‌تواند به هر شکلی، دارایی خود را تصرف کند و این دارایی با اخذ نفقه منافاتی ندارد.

 

۲ـ حق زن در استفاده و اعمال شروط ضمن عقد: برابر ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی، زن به هنگام عقد می‌تواند هر شرطی را که مخالف مقتضای ذات عقد نباشد بر مرد اعمال کند. این شروط به استثنای شروطی هستند که در قباله‌ی ازدواج آمده است و عاقد یکایک آن ها را برای طرفین می‌خواند و در صورت موافقت، آن ها را امضامی کنند و متعهد می‌شوند. شروطی که در عقدنامه آمده و حق طلاق را به زن می‌دهد عبارتند از:

 

الف) استنکاف شوهر از دادن نفقه: اگر مرد از دادن نفقه خودداری کرد یا توانایی پرداخت نفقه را نداشت برابر ماده ۱۱۲۹، زن از طرف شوهر وکیل است که با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند.

 

ب) سوء رفتار: چنان چه مردی در زندگی سوء رفتار داشت، زن برابر ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی می‌تواند با مراجعه به دادگاه از شوهرش طلاق بگیرد.

 

ج) ابتلا به امراض صعب العلاج: زن می‌تواند با وکالت به دادگاه مراجعه کند و طلاق بگیرد.

 

د) حق فسخ نکاح در صورت جنون مرد: طبق ماده ۱۱۲۱ در صورت ابتلای مرد به جنون دایمی یا ادواری به شرط استقرار، زن حق تقاضای طلاق را دارد.

 

ه) عدم رعایت دستور دادگاه مبنی بر کنار گذاشتن شغل منافی با شئون خانوادگی: اگر دادگاه حکم کرد که مرد شغل نامناسب را کنار گذارد و او رعایت نکند، دادگاه اجازه‌ طلاق را به زن خواهد داد.

 

و) محکومیت شوهر به جرایم خلاف شئون خانوادگی.

 

ز) اعتیاد: اگر مردی معتاد باشد، زن اجازه‌ طلاق دارد.

 

ح) ترک منزل توسط زوج: ترک منزل توسط زوج با فلسفه زندگی مشترک منافات دارد. در این صورت نیز دادگاه به زن اجازه‌ طلاق می‌دهد.

 

ط) محکومیت قطعی ۵ سال یا بالاتر: اگر مرد محکوم به حبس ۵ سال یا بیشتر شود، زن اجازه‌ طلاق دارد.

 

ی) عقیم بودن: باعث حق طلاق زن می‌شود.

 

ک) مفقود الاثر شدن مرد: در صورتی که ۶ ماه پس از مراجعه زن به دادگاه اثری از مرد پیدا نشود، زن حق طلاق دارد.

 

ل) در صورتی که مرد همسر دیگری اختیار نماید، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید و دادگاه نیز حکم طلاق را صادر می‌کند.

 

م) ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی می‌گوید: اگر مرد یا زنی خود را واجد صفاتی معرفی کنند که پس از عقد، فقدان آن مشخص شود این امر تدلیس نام دارد و از موجبات فسخ نکاح است. اگر صفت خاصی در یکی از طرفین شرط شده باشد اما پس از عقد، فقدان وصف منظور شود، طرف مقابل حق فسخ خواهد داشت و در صورت شکایت منجر به شش ماه تا دو سال حبس تأدیبی برای محکوم می‌شود.[۵۲]

 

۳ـ حق زن در مهریه در ازدواج دائم و موقت: مهریه نوعی حق شخصی است. طبق ماده ۱۰۸۲ به مجرد عقد، زن مالک مهر می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید و در رأس بدهی‌های مرد قرار می‌گیرد. مهریه پس از مرگ زن به وراث او می‌رسد. اگر مردی مهریه‌ی همسر خود را پرداخت نکند، دادگاه پس از مراجعه زن برای طلاق، او را محکوم به پرداخت مهریه می‌کند.

 

البته در صورت عدم توانایی مالی، مرد دادخواست اعسار از زندان می‌دهد. اگر دادگاه اعسارش را پذیرفت مهریه را تقسیم می‌کند و از زندان آزاد می‌شود، اما اگر با داشتن توانایی مالی، مهریه را نپردازد باید تا روز پرداخت مهریه در زندان بماند. باید توجه نمود که فوت زوج در مهریه تأثیرگذار نیست و مهریه از ماترک شوهر (آنچه به جا گذاشته) برداشته می‌شود.

 

چنان چه زن هم بمیرد، مهریه ساقط نمی‌شود. مهریه ارث است و به وراث وی خواهد رسید. هنگام فسخ نکاح، در صورتی که دختر وظایف زناشویی را انجام داده باشد، مهریه به او تعلق می‌گیرد، در غیر این صورت نصف مهریه به او می‌رسد. همچنین طبق ماده ۱۰۹۵ در نکاح منقطع، عدم مهر در عقد، موجب بطلان است.

 

۴ـ حق زن در مسئله نفقه: نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت که به طور متعارف متناسب با وضعیت زن باشد. همچنین استخدام یک خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضاء. این حق به محض عقد محقق می‌شود. طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی اگر مردی ترک نفقه کند، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه، تقاضای طلاق بدهد و دادگاه پس از اثبات عدم پرداخت نفقه، حکم طلاق را صادر خواهد کرد. اگر مردی مرتکب عدم پرداخت نفقه حال همسرش شود، طبق ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی به سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می‌شود.

 

۵ـ حق زن در انتخاب محل سکونت: با شرط ضمن عقد، زن می‌تواند حق سکونت را از آن خود کند. برابر قانون، حق انتخاب خانه‌ای که باید خانواده در آن مستقر شود با شوهر است، ولی اگر زن ادعا کند که زندگی با شوهرش در یک خانه برای او خطر جانی یا مالی و یا شرافتی دارد، قانون به زن حق انتخاب مسکن جدا می‌دهد.

 

زن می‌تواند در موقع عقد شرط کند که حق انتخاب مسکن به او داده شود. در این حال اگر شوهر خانه‌ای خرید یا اجاره کرد که مورد علاقه یا توافق زن نبود، او می‌تواند از اقامت در آن خانه خودداری نماید. اگر زن و شوهر نسبت به خانه‌ مشترک با هم توافق نکردند، دادگاه با جلب نظر نزدیکان هر دو طرف برای زن محل سکونتی انتخاب می‌کند. در این حال شوهر باید هزینه زندگی زن را که جدا از اوست بپردازد.[۵۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...